از وقتی "رادیو پوریا" پخش ترانههایی را برای معرفی و پخش شروع کرده است، همیشه دلمان میخواسته ترانهی "نرو" ِ مهرنوش را در کنداکتور پخش قرار دهیم، اما... اما اینقدر دست دست کردیم که... اصلا بگذارید اینطوری بگویم. یعنی راحتتر بگویم؛
یک وقتهایی هست که باید بگویی "نرو" اما نمیگویی. درست است؟ فکر میکنی حالا وقت هست اما... اما تا به خودت بیایی میبینی "همیشه کم میارمت" را داری زمزمه میکنی...
حالا "رادیو پوریا" پیش از اینکه ترانهی جدید مهرنوش را برایتان پخش کند، میخواهد بگوید اگر همان اول بگویید "نرو" دیگر نیازی نیست زمزمه کنید "هیچچیزی بعد رفتنت بهم کمک نمیکنه"...
دیدید؟
دیدید که نوشتن از نبودنش، خط زدن نوشتهها، سوزوندن ترانهها، بغضهای تلخ بین روز، شبگریههای بیصدا، به آدم کمک نمیکند...
حالا برگردیم کمی عقبتر...
وقتی که همیشه برای هر کاری کسی را کم میآوریم و به خودش نمیگوییم... وقتی با خیال راحت زمزمه میکنیم: همین که مینویسم و به واژه میسپرم تو رو...
همین که میری از دلم... قرار آخرم میشی... دوباره زخم میخورم... دوباره باورم میشی...
و حالا
همان ترانهای که اول این برنامه دربارهاش با شما صحبت کردم؛
نرو را بشنویم با صدای مهرنوش
یک وقتهایی هست که باید بگویی "نرو" اما نمیگویی. درست است؟ فکر میکنی حالا وقت هست اما... اما تا به خودت بیایی میبینی "همیشه کم میارمت" را داری زمزمه میکنی...
حالا "رادیو پوریا" پیش از اینکه ترانهی جدید مهرنوش را برایتان پخش کند، میخواهد بگوید اگر همان اول بگویید "نرو" دیگر نیازی نیست زمزمه کنید "هیچچیزی بعد رفتنت بهم کمک نمیکنه"...
دیدید؟
دیدید که نوشتن از نبودنش، خط زدن نوشتهها، سوزوندن ترانهها، بغضهای تلخ بین روز، شبگریههای بیصدا، به آدم کمک نمیکند...
حالا برگردیم کمی عقبتر...
وقتی که همیشه برای هر کاری کسی را کم میآوریم و به خودش نمیگوییم... وقتی با خیال راحت زمزمه میکنیم: همین که مینویسم و به واژه میسپرم تو رو...
همین که میری از دلم... قرار آخرم میشی... دوباره زخم میخورم... دوباره باورم میشی...
و حالا
همان ترانهای که اول این برنامه دربارهاش با شما صحبت کردم؛
نرو را بشنویم با صدای مهرنوش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر